جدول جو
جدول جو

معنی چاه سوخته - جستجوی لغت در جدول جو

چاه سوخته(تَ)
دهی است از دهستان کیذقان بخش ششتمدشهرستان سبزوار که در 25 هزارگزی جنوب خاوری ششتمد واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و115 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و پنبه، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ نَ تِ)
دهی از دهستان شهریاری بخش رامهرمز است که در شهرستان اهواز واقع شده است. دارای 200 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
مشوی یا مطبوخی که از درون خام و از بیرون بر اثر بسیار سوختن یا برشته شدن سوخته باشد
لغت نامه دهخدا
(چَ مِ تَ / تِ)
قسمی چرم که برنگ قهوه ای تیره است. چرمی برنگ قهوه ای تیره
لغت نامه دهخدا
(خِ تَ / تِ)
قرن محرق. در داروهای چشم بکار است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
سیاه چرده. سخت سیاه. (یادداشت بخط مؤلف) ، دشنامی است دده ها و کاکاها را. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ تَ / تِ)
دهی است از دهستان کوچمبو بخش داران شهرستان فریدن. واقع در 42هزارگزی شمال باختری داران و 9هزارگزی شمال راه شوسۀ ازنا به اصفهان. با 267 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد ’از متعلقات تون یا طبس است’ (از مرآت البلدان ج 4 ص 134)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ تِ)
دهی است از دهستان فلاورد بخش لردگان شهرستان شهرکرد. واقع در 35هزارگزی جنوب لردگان. دارای 130تن سکنه است. آب آن از چشمه تأمین می شود. راه آن فرعی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیاه سوخته
تصویر سیاه سوخته
آن که در آفتاب سیاه شده باشد بسیار سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همه سوخته
تصویر همه سوخته
کاملا محترق: (ایشان را همه محترق ای همه سوخته نام کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه سوخته
تصویر سیاه سوخته
((تِ تا تَ))
آن که در آفتاب سیاه شده باشد، بسیار سیاه
فرهنگ فارسی معین